برای دانلود با کیفیت عالی اینجا کلیک کنید (دانلود کنید)
وبلاگ جنگ نرم نوشت :
بسیجی بود و عاشق وطن. جز وفاداری و خدمت به مردمش کار دیگری نمیدانست. این را از پدر یاد گرفته بود؛ رزمندهای که بیشتر سالهای عمرش را در جبهه دفاعمقدس گذرانیده است. شجاعتش را هم از مادر داشت؛ از یک شیرزن لر. برای همین جوانی بود غیرتمند که همسالانش به او غبطه میخوردند. برای سیدروحالله دفاع از ناموس و دین مهمتر از جان بود و همین هم عامل شهادتش شد. او ۱۲آبانماه برای خاموش کردن آتش فتنه عدهای آشوبگر و لاابالی به محل حادثه رفت. رفت تا به مردم بیدفاع کمک کند، اما خودش در محاصره گرگهای گرسنه قرار گرفت. به جرم مردمدوستی، او را به باد کتک گرفتند با هر چه در دست داشتند؛ یکی سنگ به سر و صورتش زد و دیگری چاقو به جانش فروکرد. چند نفری هم با پنجه بوکس و چوب بر سرش کوبیدند. روحالله مظلومانه به شهادت رسید و نامش بهعنوان شهید مدافع امنیت جاودانه شد./به نقل از همشهری
امام خامنه ای مدظله العالی : یک جوانی، شهید روحاللّه عجمیان مثلاً فرض کنید، به شهادت میرسد، یک جوان ناشناختهای است، ولی در شهادت او یک جمعیّت عظیمی به تشییع جنازه میآیند بیرون! عکسالعمل مردم این است. از آن تهدید فرصت درست میکنند، یعنی مردم خودشان را نشان میدهند، میگویند: ما اینیم. شما جوان ما را به شهادت میرسانید، ما همه پشت این جوانیم. درست نقطهی مقابل آن چیزی که دشمن میخواهد القاء کند. به نقل از سایت خامنه ای دات آی آر
مادر شهید روح الله عجمیان میفرمایند: فقط برای اینکه (در لحظه شهادت) اذیت شده بود، نارحت شدم. از شهادت او ناراحت نیستم، چون همین را میخواست. عاشق وطنش بود. عاشق چادر ما بود و مانند تمام شهدا به خاطر چادر ما رفت.
پدر شهید عجمیان می فرمایند: از شهادت فرزندم نارحت نیستم، بلکه خوشحالم. 3 پسر دیگر هم دارم که اگر آنها نیز شهید شوند، ناراحت نمیشوم. آنها که به سوریه رفتند مگر خانواده نداشتند؟ اگر آنها به این صورت شهید نمیشدند، جنگ وارد ایران میشد.
قول شهادت
مادرانههایش تمامی ندارد، اما میهمانها میآیند و سراغ پدر و مادر شهید را بین گفتوگوهایم میگیرند، از همراهیشان تشکر میکنم و با همه اهل خانه خداحافظی میکنم. مادر کنارم میآید، میان راه میگوید، روحالله به قولی که به من داد عمل کرد، او یک روز به من گفت: مادر جان کاری میکنم که به من افتخار کنی، گفتم من به شما افتخار میکنم. گفت: نه میخواهم مادر شهید بشوی. روحالله قول داد و پای حرفش ماند.
فدای درخت تنومند انقلاب
مادر شهید تا آخرین لحظه از روحالله میگوید: «به همه بگویید من سرمایه دارم، سرمایههای من هفت فرزند انقلابی و پا در رکاب رهبر است. با داشتنشان دنیا برای من است. خون روحالله من فدای درخت تنومند انقلاب. پدر و خواهر شهید همراهیام میکنند و من را تا جایی که امکان برگشت به خانه برایم سهل شود، میرسانند. میان راه خواهر شهید به ماشین پدرش اشاره میکند و میگوید، پدر حالا که توان جسمیاش کمتر شده و نمیتواند آرماتوربندی کند، با همین ماشین کار میکند و رزق خانه را میآورد. شکر خدا. برای همه داراییمان...، اما از یاد نمیبریم آنهایی را که گفتند روحالله از شکم سیری رفته، الحمدلله که در حد توان داریم و با زور بازویمان نان حلال درمیآوریم.../ صغری خیلفرهنگ
------------------------------------------------------------------------------------------------------------
جمع آوری مطالب و طراحی پوستر توسط : ابراهیم معصومی مدیر وبلاگ جنگ نرم www.jnarm.blogfa.com
برای دانلود با کیفیت عالی اینجا کلیک کنید (دانلود کنید)
نويسنده ابراهیم _معصومی در سه شنبه نهم آبان ۱۴۰۲
برچسب : نویسنده : jnarma بازدید : 58